۱۳۸۷ مرداد ۲, چهارشنبه

پشه یی ها باشنده گان بومی افغانستان اند

پشه یی ها یکی از اقوام باستانی افغانستان وباشندگان اصلی افغانستان اند که اکثراًدردامنه های جنوب سلسله کوه های هندوکوش ساکن می باشند. که در ولسوالی های اله سای ، کوهبند نجراب ، تگاب وکوهستان های ولایت کاپیسا ، در ولسوالی های الینگار، الیشنگ ، دولت شاه ، قرغه یی ومرکز ولایت لغمان ، در ولسوالی شیوه ، دره نور و مرکز ولایت ننگرهار، درولسوالی نورگــل ، ومناطق چلس ، کوڼه ګل وكوردر ولايت كنرها ، در ولسوالی های ننگراج ودوابه ولایت نورستان ، در منطقه اوزبین ولسوالی سروبی و دره پشه یی ولسوالی پغمـــــــــان ومرکزولایت کابل ، در ولسـوالی های جاغوری و مالستان ولایت غزنی ، در تگاب پشه یی ولسوالی خوست فرنگ ، در دره پشه یی قاصان ولسوالی اندراب ودر بغلان مــرکزی ولایت بغــــــلان ، در نار چمن ولایت تخار ، در شهر بزرگ ولایت بدخشان و در بعضی محلات ولایت کندز ، بلخ ، فــــــاریاب وهرات در پهلوی سایر اقوام باهم براردر کشور زیست نموده ونفوس تقریباً پنج فیصد کشور را تشکیل داده وبه زبان پشه یی تکلم مینمایند. ازاسناد تاریخی وبه خصوص ازسرود های ریگ وید برمی آید که قبیله ویدی آریایی های بلخ قدیم از طریق دره های هندوکش به مناطق شرقی و جنوب غربی پراگنده شده و برخی از این مردم از کنار دریای کوبها (کابل) ومعاونین آن از طریق نجراب، تگاب، سروبی، ولغمان به حوزه دریای کنر رسیده واز ان جا به مناطق سواستو یعنی به نواحی دریای سوات پراگنده شده ودر ین دور و نواحی سکونت اختیار کرده اند که پشه یی های امروز برخی از این مردم است. به استناد سرود های ریگ وید ( 1400ق م ) ودیگر اسناد و دلایل موثق پشه یی های امروز درآن زمان بنام الینا یاد شده و در جنگ ده قبیله آریایی آن زمان که مشهور است نام ومقام درخشنده داشته است. در نتیجه این جنگ که میان سوداس مربوط قبیله بهاراته و ویسو مترا به وقو پیوست سوداس و قبایل متخد آن پیروز گردیده وراه رفت و آمد ده قبیله آرایایی که به نام جبهه ویسو مترا نامیده میشد بطرف هند مسدود شده و در منطقه خود باقی ماندن. از این جمله الینایی ها که پشه یی های امروزی و دیگر اقوام داردی و نورستانی شامل آن میشود به طرف شمال دریای کوبها در دره های شاداب الینگار و الیشنگ سکونت اختیار کرده و بعد به مرور زمان تبا بر کثرت نفوس و عوامل دیگر در اطراف و نواحی آن دره ها و بخشهای وسیع شمال غرب کندهارا ( وادی بین کابل و پشاور ) پراگنده و مسکن گزین گردیدند. درنامهای الینگار و الیشنگ که جای بود و باش پشه یی ها بوده و حال نیز اکثر پشه یی ها در این مناطق و اطراف آن سکونت دارند و نیز د اله سای ریشه کلمه الینا موجود بوده و الینگاردرزبان پشه یی معنی جای و خانه الینا را میدهد. از بعضی شواهد برمی آید، قبایل سرکش و جنگ جوی را که در مناطق شمال دریای کابل توسط مورخین سکند بنام اسکینی، گوری و اسپاس نامیده شده که در مقابل قشون اسکندر مقاومت شدید از خود نشان داده و هر دو جانب متحمل خسارات جانی و مالی سنگین گردیده اند اکثراً اجداد و نیاکان همین پشه یی های امروزی می باشند. برعلاوه این که این منطقه مسکن قدیمی و ثابت این مردم بوده است نامهای قبایل متذکره با کمی تفاوت حالا نیز در بین آنها موجود است. اسکین یا اسکینی ها نام منطقه و قبیله است مربوط پشه یی های ولسوالی اله سای که بدون شک و تردید با نام اساکینی، بی ارتباط نیست. در ارتباط گوری باید گفت که پشه یی های ولسوالی دره نور و اطراف آن گوار را به مفهوم اصیل وصاف استعمال نموده و به این نام می بالند و نیز نام منطقه گوریک که مردم آن به بنام گوریکی یاد می شوند و پشه یی هستند و نیز طایفه بنام گوریک در کهوی کلمان و یا قبیله زبان گوارباتی و گهواری که در ناحیه علیای کنرها زندگی کرده و با پشه یی ها قرابت خیلی نزدیک دارند و همچنین اسپی ها و یا اشپی ها که بنام اشپی وال نامیده میشوند در دره اشپی ولسوالی اله سای زنده گی میکنند نامهایست که برای اثبات این حقایق مثال های خوبی به شمار می رود. پشه یی ها و زبان شان در طول ادوار گذشته بنام های بهاشه ، بهشه ، پیشاچه یا پایشا چی ، گندهاری ، دادیکا ، داردی ، کوهستانی ، لغمانی ، دهگان (دیگانو) و درین اواخر بعضاً به نامهای خاړیگا و شاړی نیز نامیده شده اند که همه آن ریشۀ پشه یی دارند. به عقیده مورخین در طول یک هزار سال قبل از میلاد در سرزمین های شرقی آریانا ملتها یا ملیتهای تشکیل شدند که به زبانهای داردی سخن میگفتند که از طرف گریرسن و دیگر محققین برای گروپی از زبانهای داردی اصطلاح پیشاچی قبول شده در منابع قدیم هندی نیز به همین نام به شمول زبان پشه یی امروز یاد شده است. پیشاچه مفهوم دیو را نیز می دهند و خود الینایی ها که قدهای بلند داشتند بنام دیوهای سیا نیز یاد شده اند. مرحوم دوست محمد دوست در کتاب ( دافغانستان ژبی او توکمونه ) می نویسند که به عقیده من کلمه پیشاچه یا پایشاچی با پشه یی امروزی خیلی وفق دارد. مرحوم عبدالحی حبیبی مینویسد: درین جا در مناطق جنوب شرق هندوکش بعضی زبانها مانند داردی و پیشاچه به حال سابق خود مانده واین زبان ها بقضی ذخایر آریایی قبل از تقسیم زبانها هندی و ایرانی دارد. بناً به طور یقینی گفته میتوانیم که پیشاچه همین زبان پشه یی است که در جنوب شرق هندوکش از طرف مردم استعمال شده و در میان همه زبانهای داردیکی افغانستان بسیار قوی مانده و میمیزات وخوصوصیات زیاد آریایی دارد. مونت ستورت النفنستن پشه یی ها را بنام دهگان یاد نموده و مینویسد :آن قوم و یا به عباره دیگر ملت دهگان که معلوم میشود در یک زمان در بخش اعظم قسمتهای شمال شرق افغانستان بوده و حالا در دره کنر و اطراف لغمان زندگی میکنند بحیث مردم جداگانه بودوباش دارند.... دهگان ها به چنین زبان تکلم میکنند که در بابر نامه آیین اکبری و دیگر منابع بنام لغمانی یاد شده ..در دایرة المعارف فارسی که به سرپرستی غلام محسن مصاحب نوشته شده آمده است : عمده ترین قبایل هند و آریایی افغانستان قبیله پاشایی است که نام محلی آن دهگان است و ساکن کوهستان کابل و دره سفلای کنر.... جورج مورگنسترن از جمله کسانی است که در مورد پشه یی هانسبت به دیگران بحقیقات و نوشته های زیاد نموده و جلد سوم کتاب (اندوایرانین فرنترلنگوجز) را که دارای 327 صفحه بوده و در سال 1969م در اوسلو بچاپ رسیده مختص به گرامر زبان پشه یی ساخته است. شرق شناس ومحقق موصوف مینویسد: زاده جدید زبان قدیمی که پیش از اسلام در کاپیسا و لمپاکه ( لغمان ) هند وبودایی گفته میشد عبارت از پشه یی می باشد. این زبان در کنر پایان و دره پیج شروع شده از بین لغمان و الینگار و الیشنگ گذشته تا به تگاب ، نجراب و گلبهار امتداد دارد. غالباً زبان پشه یی درین نزدنکی ها در بعضی مواضع پنجشیر پایان هم گفته میشد... البیرونی چند عدد هندسه را نوشته است که وضاحتاً از یک لهجه پشه یی می باشد و این اعداد از جمله زبانهای هندو آریایی افغانستان ، قدیمی ترین اشکالیست که ثبت و حفظ شده است. مارکوپولو سیاح و کاشف مشهور در قرن سیزدهم میلادی برای اولین بار ازپشه یی ها یاد آوری نموده و ولایت شان را به امتداد ده و نیم روز فاصله بنام ( پاشیای ) یاد کرده و گفته است که مردم این منطقه بت پرست و در اخلاق خویش کینه توز، هوشیار سخت دل و دلاور هستند. این ولایت دریک منطقه گرم سیر موقعیت دارد . گوشت ، برنج و بته های طبی از غذا های آنهاست. یک قرن بعد از این ابن بطوطه در یاداشتهای خویش از پشه یی ها در یک کوه ، نزدیک به پروان یاد آوری مینماید. در سال1554میلادی رئس مردم پشه یی و پراچی سید علی امیرالبحر ترکی را در راه کابل پروان و چاریکار همراهی و استقبال نموده است . ماسون نیزدر بسیاری جاها از پشه یی یاد آوری نموده و مینویسد: این زبان در کوهستانات شرقی نجراب مروج بوده و در شش قریه به آن تکلم می نمایند و همچنان آنعده باشنده گان نجراب به آن حرف میزنند که به زبان فارسی نیز آشنایی دارند. صافی های تگاب نیز به احتمال قوی از نژاد پشه یی اند. تاجکان لغمان به زبان تاجکی حرف می زنند. این زبان نیز به احتمال قوی به لهجه کوهستانی و کافران سیاه پوش قرابت دارند.( افغانستان ژبی او توکمونه ) فیض محمد کاتب هزاره در جلد سوم سراج التواریخ چندین بار از قوم پشه یی در شینوار ننگرهار و نیز ازقوم پشه یی در جاغوری هزاره جات یاد آوری کرده که در مقابل امیر عبدالرحمن خان مقاومت نموده اند. قراریک که گفته آمدیم و از بعضی شواهد و روایات برمی آید که پشه یی ها در گذشته از جمله مردمان مسلط و زبان حاکم و مروج منطقه بود. چنانچه سنگ نوشته دونیم هزار ساله بغستان ایران ( نی اریکه آهم ، نی دروجن آهم ، نی زوره کره آهم ) که در زمان داریوش شاه مقتدر خانواده هخامنشیان بوجود آمده و یکی از لهجه های آریایی وقت می باشد این گفتۀ مارا به اثبات می رساند. در این سه فرد (مصرع) بر عالوه اصلاحات مشترک ، آهم یک کلمه سچۀ پشه یی آریایی است که حال نیز به همین گونه مورد استعمال دارد. همچنان کتاب ملندا پینه که در سیلون موجود است و قرنها قبل از قسمت شمال غرب هندوستان ( منطقه شرقی افغانستان ) به آنجا برده شده و بعد به چندین زبان دیگر ترجمه گردیده بنابر نظریات علمای بدهی به زبان پشه یی است . ( شماره سوم سال دوم مجله ورح ) ظهیرالدین محمد بابر پنج قرن پیشتر از امروز حتـــی در کابل ونواحی آن در میان سایر اقوام و زبان ها از پشه یی ها هم یاد آوری نموده است و در اکثر جاهایی کشور ومناطق ، دره ها وقریه های بنــــــام پشه یی وجود داشته ونام های مناطق به زبان پشه یی میباشد. که فعلاً نیز قریه ها ، دره ها و مناطق بنام پشه یی و پشیگر و پشیان در ولسوالی ننگراج نورستان ، مرکز ولایت لغمان ، ولسوالی های نجراب و کوهستان کاپیسا ، چاریکار پروان ، ولسوالی های پغمان و فرزه ( مسجد جامع پشه یی ها ) ولایت کابل ، ولسوالی های خوست ، فرنگ و اندراب ولایت بغلان ، اشکمش ولایت تخار و کندهار موجود است و نیز نامهای بخصوص در مناطق شرقی کشور وجود دارد که به زبان پشه یی بوده و ریشۀ پشه یی دارد. از قبیل لغمان ( گرفته شده از لامگان دهنشین و صاحبان قریه ) کاپیسا ( گرفته شده از کلمه کاپیشی و پیشی کا پشه یی زبان و پشه یی نشین ) گندهارا ( خوشبویی آورنده ) نورگل ، دیوگل ، کوڼه گل ، شیگل ( شش دره ) ویگل ( دختر دره ) سایگل ( خواهر دره ) با گل ( پدر دره ) که گل به فتح اول و سکون دوم دره را می گویند . نورلام لوگر لام ، ننگلام ( ده پایین ) نجلام ، بیک لام ، و امسال آن که لا م به پشه یی قریه و ده را میگوید که بعضاً رام نیز گفته شده مثل بسرام ريال شمرام ، گلارام ، درونټه ( که کوه بریده شده ) معنی دارد. که دریا دار به معنی( کوه) اونټه يا اونټا ( بریده شده ) گمبیری ( دشت ) چوره گلی ( گردنه دزدان ) کله گوش ( اصلاً گله گوش است که به معنی دره صوف است ) که در اینجا صوف های زیاد موجود است . سر کندو بابا ( بابا سر لوچ ) اونچی باغبانان ( چشمه باغبانان ) وغیره که این مناطق به همین نام ها یاد میشوند. احصائیه نفوس پشه یی ها به صورت دقیق موجود نیست در احصائیه های خیلی قبلی یکصد هزارو یکصد وبیست هزار و در بعضی نوشته ها بیشتراز ششصد هزار نشان داده شده به صورت وافعی د حدود یک ملیون تخمین شده می تواند .
محمد زمان کلمانی

الفبای زبان پشه یی


قبل از همه قابل یادآوری میدانم که الفبای زبان پشه یی به شکل کتاب در ۲۲ صفحه وبه تیراژ ۲۰۰۰ نسخه در سال ۱۳۶۷ از طرف انستیتوت زبان وادب دری مرکز زبانها وادبیات اکا دمی علوم ج010 درمطبعه دولتی وقت اقبال چاپ یافته است. چون اکنون نسخه های آن نایاب بوده وبه دسترس قرارا نه دارد بناً بنابر تقاضای علاقمندان گرامی ازین طریق پیشکش میگردد. (محمد زمان کلمانی) زبان پشه یی ازجمله زبانهای اندو آریانی افغانستان است که قبل ازاین هیچگونه توجهی درجهت انکشاف آن به عمل نیامده بوده . اگر از یاد داشتهای شخصی وکارهای تحقیقی عده یی ارمحققان داخلی وخارجی بخصوص مارگنسترن که درحصه زبانهای افغانستان نموده وتعدادی ازکلمات وچند متن محدود پشه یی راثبت نموده و قسمتی از آن به چاپ رسیده است بگذریم نخستین با ردرشروع نیمه قرن چهاردهم خورشیدی با آغاز نشرات پشه یی در رادیوافغانستان که آنهم بیشتر از یکسال (سه سال) واندی دوام نکرد وتلاش پیگیر نورمحمد غمجن تمیل که بصفت استاد در پوهنتون کابل تقرر حاصل کرد. کار نوشتن به زبان پشه یی آغاز و از سال 1357 به بعد توسعه یافت واولین بار الفبای زبان پشه یی باشکل فونیمیک در اخیر سال 1360 ارطریق مجله کابل چاپ ونشر گردید. علاوه برنشرات رادیو افغانستان ورادیوی محلی ننگرهار که زمینه نوشتن را به زبان پشه یی مهیاساخت , چاپ ونشرمقاله ها و مطالب درمجله های ملیتهای برادر وژوندون به صورت منظم وگه گاهی درمجله ها وروز نامه های دیگر کشور به زبان پشه یی آغاز یافت وتاحال پنج اثرمستقل به زبان پشه یی به نامهای « انقلابی اړ » ،« پشه یی پښتومتلونه » ، « دارأی ګلینا » ، « پشه یی ادب » و « تاراینالوشه » نوشته شده است و با تالیف، آفریدن وچاپ آثار به این زبان روز به روز افزوده میشود. که البته درهمه آنها از الفبای معمول پښتوودری که اساس آن رسم الخط عربی تشکیل میدهد استفاده به عمل آمده است . هر چنداین استفاده نمودن از الفبای مروجه پښتوودری خواندن ونوشتن را به زبان پشه یی بامشکلات مواجه میسازد ولی این کارعملی ومورد پذیرش مردم است ، زیرا ازیکسو تمام مردم باسواد کشورما ومنطقه با این رسم الخط ازقدیم وبه طور سنتی آشنایی دارند واز سوی دیګر دربین این زبانها صداهای مشترک وجود دارند. پس به سهولت میتوان درنوشتن زبان پشه یی ازهمین نظام الفبایی استفاده نمود. به منظور اینکه الفبای پشه یی به صورت همه جانبه مورد بررسی قرار بګیردوشکل پذیرفته شده یی را در سطح جهانی اتخاذ کند از طریق مرکز زبان وادبیات اکادمی علوم افغانستان تصمیم ګرفته شدتا ګروهی از اهل نظرومجرب تحت نظر وبه رهنمایی پروفیسور ګریونبرګ زبانشناس کشور اتحاد شوروی که به همین منظور به افغانستان دعوت شده بود الفبای پشه یی راطرح وتثبیت نمایند ، این هیئت که اعضای آن را محمدزمان کلمانی ، سیدا غظم الینایی ومعاون سرمحقق دکتور عبدالحکیم هلالی تشکیل میدادند پس از غور وبررسی همه جانبه وطی جلسات علمی که از 6 دلوسال 1365 آغاز وتاتاریخ 6 حمل 1366 دوام یافت ومدت دوماه را دربر گرفت الفبای پشه یی را باشکل فونیمیکی آن طرح وتثبیت نمود . در ترتیب وتنظیم این الفبا تمام لهجه های پشه یی که درصفحه 411 جلد سوم آریانا دایره ا لمعارف افغانستان نیز به شرح ذیل تذکریافته : 1- لهجه شمال غربی ( شتل وگلبهار ) 2- لهجه دره اوز بین ( غرب لغمان والیشنگ علیا ) 3- لهجه تگاب ونجراب 4- لهجه لغمان، الینگار، کنر ودره پیچ در نظر گرفته شده وبعداً این طرح پیشنهادی از نظرمحترم کاندید اکادمیسن پوهاند محمد رحیم الهام رئیس مرکز زبان وادبیات اکادمی علوم افغانستان گزارش یافت ومنظور گردید. برای فونیمهای زبان پشه یی گرافیمهای ( حروف ) ذیل تثبیت گردیده است : { آ ا أ ب پ ت ټ ث ج چ ځ څ ح خ د ډ ذ ر ړ ز ژ س ش ښ ص ض ط ظ ع غ ف ق ک ګ ل لهـ م ن ڼ و هـ ی ي ې وّ ( وو) یّ (یی) .} فونیمهای زبان پشه یی جمعاً توسط 47 حرف الفبایی به ترتیبی که در بالا آمده منعکس گردیده است . عجالتاً از شرح فونیمی مدلولهای صوتی حروف صرف نظر نموده صرف به صورت الفبایی محل استعمال وشکلی را که به صورت منفرد در آغاز, میانه وانجام هر کلمه اتخاذ مینمایند علی الرتیب ارا یه میداریم . یقین داریم که پشه یی زبانان با در نظرگرفتن مثالهای که از زبان خودشان است هر یک را به صورت درست , چنانکه خود هنگام سخن گفتن تلفظ میکنند. ادا مینمایند وارزش صوتی آنها را براساس زبان خود , نه براساس زبان پښتو، دری یا عربی در نظر میګیرند . الفبای مطروحه پشه یی الفبای دری یا پښتو یاعربی نیست بلکه الفبای زبان پشه ییست ، تنها در ین الفبا حروف عربی که با تعدیلاتی در الفباهای پښتو ودری وسایرزبانهای افغانستان از آنها استفاده شده است ، به کار رفته اند . { آ }:الف ممدوده، در آغاز واژه می آید ،ونمودار دوصوت است : 1- نمودار صوت /ā/،مانند : آنجوېک /ānjawek/«آغاز کردن ،پیل کول». آن /ān/«استند ،دي». آیي/āyi/« مادر،مور». آملوک /āmluk/«آملوک». آري/āri/«شفتالو» آسک /āsik/«خاکستر ،ایره » این صوت در کلمه های پشتو ودری نیز توسط هرف {آ}افاده میگردد: آفتاب ،آسمان . 2- نمودار صوت /ā/ ،این صوت انفیست ،طورکه به هنگام تلفظ آن هوا از مجراهای بینی و دهن همزمان خارج میشود،مانند: آڼا /ānā/«تخم ، هگی ». آشنا/āsanā/«آبشار». آشیک /āsik/«خیز زدن،ټوپ وهل ». آشاړ/āsār/«تابستان ،اوړى». آشېك/āsek/«گرفتن،اخیستل». این حرف درمیانه و انجام واژه نمی آید . {ا}:الف در آغاز واژه : 1- نمودار /a/«الف مفتوح »است مانند : انیک/anik/«زدن ،وهل ». اندا/andā/«کور ،ړوند ». انگار/angār/«آتش،اور». انچ/anc/«جشم ،سترگه». امبلا/ambala/«دوش، ځغاسته ». این حرف مانند حرف {ا}درکلمه های پشتو و دریست :اندام،اسپ،اړه،اخیستل. 2- نمودار/i/«الف مکسور»است ،مانند : اکلا /ikalā/«تنها ، یوازی ». اکالا /ikālā/«آینده،راتلونکی». اجېك/ijêk/«مشک». اوا/iwā/«آمده،راغلی ». اکټو/ikato/«باهم،يوځاى». امضا/imzā/«امضا». 3- نمودار /u/«الف مضموم » است ،مانند : ال /ul/ «عادت». انچ /unc/«چشمه،چینه». اچیم /ucim/«گژدم ،لړم». ابارا /ubārā/«بلند،لوړ». انډر/undar/«پشک،پشکه». (از لحاظ املایی بنابر اثر گزاری رسم الخط پښتو بعضاً بشکل اونډر ،اوبارا ،اوچيم و اونچ هم مينويسند) این حرف مانند حرف {ا} در کلمه های دری و پشتو است :اردو ،استاد ،اصول . درميان و انجام واژه: ۱- نمودار صوت /ā/ است مانند : پارال /pārāl/«سیب،مڼه». گال /gāl/«دشنام،ښكنځل». اشپاړ/ašpār/«برنج،وريځې». ممبا/mambā/«کاکا،تره». گوړا/gurā/«اسپ،آس». بگټا/bagutā/لک،ډبل،چاق». این حرف مانند حرف «الف»در کلمه های پشتو ودریست : نادار،ناکام،غوا،هوا. ۲- نمودار صوت انفي /ā/است ،مانند : ماڼ/mān/ «پلک،جړنگ». کاڼ /kān/«تیر یااشعه،غشی یاوړانگه». اها/ahā/« بلی ،هو ». چا/cā/«نفس ». {أ}:الف همزه دار ، این حرف که در میان ،انجام و همچنان به ندرت به صورت مستقل و هم در آغاز واژه میاید نمودار واول /ä/ است ،مانند : أ /ä/«بخور،وخوره». أکن /akin/خورده بود ،خوړلي وو». تیأن /tyan/ «باشد، وي». سیأگن/syagan/ انباق، بنه». ودأی / waday/ «از، څخه». شرأیلی/ sarayli/ «خزان، منی». هر وانیأ / harwanya/ «هرکدام، هریو». ډیأ / dya/ «فیر، ډزه». این حرف از الف همزه دار معمول پشتو و دری فرق میکند و صوتی به گونۀ دیگر را افاده میکند. {و}: در آغاز واژه: نمودار / wa/ «واو مفتوح» است، مانند: وچولا / wacula/ «گوساله، خوسی». ورگ / warig/ «آب، اوبه». ورنج / warinj/ «مورچه، میږی». ویند / wayind/ «بهار، پسرلی». وسنی / wasani/ «عروسی، واده». وونا / wawana/ «رسم و رواج، دود». این حرف مانند حرف {و} در واژه های پشتو و دریست : وی، ولد، وخت، ورزش نمودار / wi/ «واومکسور» است، مانند: وټیک/ witik/ «تیرشدن، تېرېدل». ورگ / wirig/ «مرد، نارینه». ورېک / wirek/ «گریه کردن، ژړل». وشام / wisam/ «راحت، دمه». ورمبو / wirimbu/ «چارمغز، جوز». این حرف مانند {و} در واژه های پشتو و دریست : ولایت، وفق، ورد نمودار / wu/ «واو مضموم» است مانند: وشا / wusa/ «خارپشتک، شکوڼ». ورچ / wurac/ «خواب، خوب». وی / wuy/ «دختر، لور». ولس / wulis/ «ولس». که مانند حرف {و} در واژه های دری و پشتو است : وصول، ورود، وړانګه و خوړ. در میان واژه: نمودار / wa/ است، مانند: کول / kawal / «تاوه، تبی». کېولا / kewala/ «تنها، یوازی». اوتیأري/ awatyari/ «گرسنه گی، لوږه». سونا / siwana/ «تار». اون / awan/ «چپه». کورا / kawara/ «زاغ، کارغه». این حرف مانند حرف {و} در واژه های دری و پشتو است : اول ، روند، میوند، پیوند. نمودار / wi/ است مانند: اویأن / awiyan/ «سرپوش، برغولی». لکویأ / lakiwiya/ «لیسیده، څټلی». لاووا / lawiwa/ «افگار شده، ژوبل شوی». این حرف مانند حرف {و} در واژه های دری و پشتو است : مشاور، مجاورت. نمودار / wu/ است، مانند: نور / nawur/ «ناخون، نوک». نومالی / nawumali/ «نوعی از گل». لوچ / lawuc/ «سبک، سپکه». ماولم / mawulam/ «مامایم، مامامې». این حرف مانند حرف {و} در واژه های دری و پشتو است، تحول، تعاون، کول . در انجام واژه: نمودار / w/ است مانند: کاو / kaw/ «چقدر، څومره». یاو / yaw/ «اینقدر، دومره». {و} همچنان نمودار و اول های / u، o، u / است: در میان واژه : / u / «واو معروف». چور / cur/ « دزد، غل». گوناچ / gunac/ «مار». لون / lun/ «نمک، مالګه». دور / dur/ «روی، مخ». اوچ / uc/ «راست، سم». این حرف مانند حرف {و} در واژه های دری و پشتو است : توت، انگور، انځور. /o/ «واو مجهول». لوړا / lora/ «دستک، لرګی». اول / ol/ «احتیاط». لوهان / lohan/ «آسان». ژوتی / zoti/ «یوغ». کوشړا / kosara/ «پیزار، پڼه». این حرف مانند حرف {و} در واژه های دری و پشتو است : کور، اور، گور. /u/ «پیش یا ضمه». شوړینګ / suring/ «سگ، سپی». خوشال / xusal/ «خوش، خوښ». سور / sur/ «آفتاب، لمر». در انجام واژه : / u/ : بو /bu/ «بسیار، ډیره». چو / cu/ «کجا، چیرته». اندو / andu/ «مفت، وړیا». باړو / baru/ «سیل، سیلاب». این حرف مانند حرف {و} در واژه های {آلو، بازو، سالو} است. / o / : بو / bo/ «بهی». لړو / laro/ «خمیر». پو / po/ «خاک، خاوره». مو / mo/ «شراب، می». درو / daro/ «نوعی از گل». شو / so/ «خوشه، وږی». که مانند حرف {و} در واژه های : آرزو، آبرو، ورو است. / u/ : دو / du/ « دو، دوه». کو / ku/ «چه، څه». اېلو / elu/ «این، دغه». تو / tu/ «تو، ته». او / u/ «و، او». ګاهی نمودار /u / (واو انفی) است . مانند: شو / su / «شپلاق» . بو /bu / «بنګس . غورس ، غوره هار » . [ی ] : نمودارکانسوننت / y/ است. در آغاز واژه : یار / yar / «یار» یبل / yabal / «اینطرف ، دی خواته » یملا / yamala / «قلبه ، یوی » . یخل / yaxal / «اینطور ، داسې » . یه / ya / «بیا ، راشه » . یتېک / yatek / « استعمال کردن ، استعمال کول . یتیم / yatim / «یتیم » . درمیان واژه : کایوا / kaywa / « پنهان ، پټ » . زییپ / zayip / « زن ، ښځه » . ګاییک / gayik / « متحمل شدن ، ځغمل » . بړأیک / barayik / «شوپرک » . امیکه / amayka / برای ما ، مو ږته » . درانجام واژه : مای / may / «مهتاب ، سپوږمی » . دوای / duway / «دروازده ، دولس » . پتأی / patay / «بعد ، وروسته » . مندأی / manday / «ګردنت ، غاړه دې ». ایلای / ilay / « بعضی ، ځینې ». [ې] : نمودار واول / e / (یای مجهول ) است : درمیان واژه : شامېک / samek / «سیاه ، تور » . مېنا / mena / از من ، زما » . پېلا / pela / «زرد ، زیړ » . اېلا / ela / « آب پنیر شور » . تنېک / tanek / « نازک ، تنکی » . چمېړ / camer / « چتل ، چټل » . درانجام واژه : پې / pe / « انتقاد » . چدې / cade / « چهارده ، څوارلس » . لې / le / « برادر ، ورور » . ورې / ware / « دیګران ، نورو » . استې / aste / « دستت ، لاس دې » . [ي ] : نمودار واول / i / ( یای معروف ) است : درمیان واژه : ایر / ir / « آسمان صاف ، شین آسمان » . ملین / malin / « چرک ، خیره » . ویړ / wir / « جان ، وجود ، ځان » . منیک / manik / « پزیرفتن ،منل » . شیر / sir / « شیر ، شیدې ، سر » . درانجام واژه : انټي / anti /« استخوان ، هډوکی » .، وري / wari / « دیګر ، بل » . شړي / suri / « زینه » . پتني / patani / « آشتی ، پخلاینه » . هټني / hatani / « زراعت ، کرنه » . وهم به ندرت نمودار / i / ( یای انفی ) است ، مانند : شي / si / ( ) [وّ ] (وو) : این حرف نمودار دفتانګ / au / است وبه ندرت دراخیر واژه می آید ، مانند : اوو / au /« نان ، ډوډی » . لوو / lau / « آهسته ، ورو » . [ یّ ] ( یی) : این حرف نمودار دفتانګ / ai / است : درمیان واژه : کییکن / kaikin / « کرده است ، کړی دی » . لییچین / laicin / « دیده اند ، لیدلي دی » . ورییکن / wiraikin / « ګریه کرده است ، ژړلي دی » . انوییکن /anawaikin / « به واسطه کسی دیګر زده است ، حالت متعدی » . آ لییچین / alaicin / « بالا کرده اند ، پورته کړي دي » . در اخیر واژه : ایی / ai / « نان ، ډوډی » . بیی / bai / « خوب ، ښه » . مینیی / minai / « محبتش ، مینه یې » . اېویی / ewai / « خورده ، خوړلی » . مېویی / mewai / « میوه اش ، مېوی یې یا ګفته ، ویلی » . در الفبای زبان پشه یی مانند الفبای زبان دری هر صوت صامت غالباً به چهار ګونه مفتوح ، مکسور ، مضموم و ساکن [ تَ ، تِ ،تُ ، تٌ ] خوانده میشود . به ګونه مثال : مفتوح : درواژه های تلن / talan / « طرف ، خوا » ، تمباکو / tambaku / « تمباکو » استرا / astra /« بستره » ، وستل / wastal / « جای نشیمن مرد ها مانند دیره پښتونها » و اېته / eta /« آنجا ، هلته » حرف [ت ] مفتوح است . مکسور : در واژه های تنا / tina / « تشنه ، تږی » پتلا / pitila / « پهن ، پلن » ، جتوا / jutiwa / سوخته، سوی » و اېته / eti / « آنها ، هغوی » حرف [ ت] مکسور است . مضموم : در واژه های تلا / tula / « داس ، لور » ، تموا / tumiwa /« تر ، لوند » اتنا / atuna / « بی ستون ، بی ستنه » و تو / tu / « تو ، ته » حرف [ ت ] مضموم است . ساکن : در واژه های تیان / tyan / « باشد ، وي » ، پترا / putra / « پسر ، ځوی » اغت / agat / « سخن ، خبره » و ګنات / ganat / « تعداد ، شمیر » حرف [ ت ] ساکن است : از اینکه در مورد ، کدام دستور ویژه ، به جز از نوشتن علامات [ زیر ، زبر ، پیش ، سکون ] وجود ندارد ، خواندن کلمات حتی برای اهل زبان خالی از دشواریها نبوده ودر نوشتن آن نیز تفاوتهایی دیده میشود . به ګونه مثال بعضاً واولهای کوتاه راهم به واولهای دراز مینویسند . که این کار علاوه از اینکه مشکلات را آسان نمیسازد ، غلطیها را نیز بار می آورد که امید است بتوانیم با پیروی ازین الفبای پشه یی که پس از غور و مداقه فراوان تنظیم ګردیده وبه دسترس خواننده ګان قرار میګیرد آثار وفراورد های زبان نوشګفته پشه یی را چنان ارایه بداریم که در خواندن و نوشتن آن سهولتهای بسیاری پدید آید . تشریح جدول الفبای پشه یی : - در جدول مثالهایی که برای کار برد حرف در کلمه بخصوص برای کار برد واولها داده شده اعتباراز رسم الخط عربی آن است . نه رسم الخط فو نیمیکی آن . زیرا در غیر آن برای هر کدام به آوردن مثالهای جداګانه ضرورت احساس میګردید . - واولهای / u، i ، a / در رسم الخط معمول عربی اصلاً نوشته نمیشوند ، مګر در اخیر کلمه واولهای / i ، a / را توسط علامه [ه] ، واول / u / را توسط [و ] نشان میدهند . در صورت لزوم به عوض واولهای / u ، i ،a / علامه های « زبر ، زیر و پیش » نوشته میشود . - واول / آ = a / در شروع کلمه به شکل الف ممدوده ودر وسط واخیر کلمه به شکل [ ا] نوشته میشود . - همزه ( ء ) در شروع کلمه به شکل الف ودر وسط کلمه به شکل [ء] نوشته میشود ، این حرف در اخیر کلمه های پشه یی به ندرت می آید . - واول / و = u / در وسط و اخیر کلمه می آید وبه شکل ( و ) نوشته میشود - واول / و = o / در وسط و اخیر کلمه می آید در حال حاضر توسط ( و ) نوشته میشود . - واول / ي = i / در وسط و اخیر کلمه می آید و توسط ( ي ) نوشته میشود . - واول ( ې = e ، e ) که در پشه یی به دو شکل تلفظ میشود ، در وسط واخیر کلمه آمده ودر حال حاضر هردوی آن توسط ( ې ) نوشته میشود . - واول انفی ( آ = a ) در صورت موجودیت امکانات تخنیکی در شروع . وسط و اخیر کلمه به شکل ( آ ) می آید ، ولی در حال حاضر در شروع کلمه توسط الف ممدوده ( آ ) و دروسط و اخیر کلمه توسط الف وهم بعضآ در زمانی که در شروع کلمه ، آن هم به صورت غیر مستقل بیاید توسط ( آنـ ) مانند : آنشېک / / asek آنشاړ / asar / آنشنا / asana / وغیره نوسته میشود . - واول انفی ( ی = i) که کمتر مورد استعمال دارد در اخیر کلمه آمده ودر حال حاضر توسط ( ي ) نوشته میشود . - واول انفی ( و = u ) در وسط و اخیر کلمه به ندرت می آید ودر حال حاضر توسط ( و ) و بعضآ در وسط کلمه توسط ( ون ) [مانند : اونشر (usar )] نوشته میشود . - دفتانګ / وو = au / که مورد استعمال کم دارد ، در وسط و اخیر کلمه می آید در حال حاضر توسط دو واو (وو ) ودر صورت امکانات طباعتی توسط واو شد دار ( وّ ) نوشته میشود . - دفتانګ / یی = ai/ که مورد استعمال زیاد دارد در وسط و اخیر کلمه می آید در حال حاضر توسط دو یا ( یی ) و در صورت امکانات تخنیکی توسط یای شد دار ( یّ ) نوشته میشود . - در رسم الخط معمول عربی به جز از( آ = a ، a ) دیګر تمام واولهای زبان پشه یی به شمول واولهای انفی ودفتانګها بر خلاف اشکال فو نیمیکی آن به طور جداګانه و درشروع کلمات نمی آیند . در صورتی که واولهای فونمیکی به رسم الخط عربی نوشته شوند قبل از همه الف نیز نوشته میشود . مثلآ : ایلای / ilay / ، اکالا / ikala / ، ال / ul / ، اېک / ek / ایی / ai / ، اون / un / ، اول / ul / ، اې / e / ، اي / i / ، اونشر / usar / وغیره . - کانسوننتهای ( ب ، پ ، ت ، ټ ، ج ، چ ، د ، ړ ، ر ، ز ، س ، ش ، ک ، ګ ، ل ، م ، ن ، و ، ی ) در شروع ، وسط و اخیر کلمات پشه یی می آیند که در دیګر زبانهای افغانستان نیز مورد استعمال دارند . - کانسوننت / هـ = / که فونیم مخصوص زبان پشه ییست در شروع ووسط کلمه می آید ودر اخیر کلمه به شکل ( ل ) در می آید . این فونیم به نسبت عدم امکانات تخنیکی در مطبوعات به شکل ( لهـ ) نوشته میشود . - کانسوننت ( نګ = y ) که در زبان پشه یی به شکل اصلی آن در اخیر کلمات ( مانند : ګوشینګ / gusiy / ، بړینګ / bariy / و شوړینګ / suriy / وغیره ) می آید در صورت که کلمه در جمله استعمال شود ویا در وسط کلمه بیاید ( ګ ) نیز به وضاحت تلفظ میشود وچون مثالهای آن در پښتو و دری هم دیده شده ، بدین ملحوظ درین جا به شکل فونیم مستقل آورده نشده است . - کانسوننتهای دخیل عربی ( ث ، ح ، ذ ، ص ، ض ، ط ، ظ ، ع ، ف ، ق ، ) در کلمات دخیل عربی به شکل اصلیش نوشته میشود . اګر چه پشه ییها غالباً حروف ( ث ) و ( ص ) را به شکل ( س ) ، حروف ( ذ ) ، ( ض ) ، و ( ظ ) را به شکل ( ز ) ، حروف (چ ) و (ع )به شکل (الف ) ، حرف ( ط ) به شکل ( ت ) ، حرف ( ف ) را به شکل ( پ ) ، حرف ( ق ) را به شکل ( ک ) وبعضآ به شکل ( هـ ) و ( خ ) تلفظ میکنند ، مګر عده یی از اشخاص تحصیل کرده حروف ( ع ) ، ( ف ) و ( ح ) را دیب به شکل اصلی آن تلفظ میکنند - کانسوننتهای ( ځ ) ، ( څ ) و ( ښ ) پښتو به خا طر اینکه در بعضی اصطلاحات سیاسی و اجتماعی کشور مامورد استعمال است به صورت احتیاطی آورده شده اند . - کانسوننتهای ( خ ) و ( غ ) در اکثر یت لهجه های زبان پشه یی وجود ندارند حتی در کلمات دخیل وغیر پشه یی هم آن را ( ه ) و ( ک ) تلفظ میکنند . ولی چون بعضی از پشه ییها این حرف ها : را تلفظ میکنند درین جا آورده شده است . - کانسوننت ( ژ ) تا حال در اخیر کلمات پشه یی به مشاهده نرسیده است . - کانسوننت ( ڼ ) تا حال در شروع کلمات مشاهده نشده است . تبصره : فونیم ( هـ = ) که در لهجه اکثریت پشه ییها به شکل اصلی آن تلفظ میشود در لهجه او زبین به ( تر ) ویا ( ش ) . در لهجه تګاب و نجراب به ( تر ) ویا ( ل ) ، ودر لهجه شتل و ګلبهار به ( ک ) تلفظ میشود . مثلآ : لهوند / lund / به شوند / sund / لوند / lund / ، کوندر / kundir / لهنګالي / lingali / به شنګالی / singali / لنګالي / lingali / .کنګالی / kingali / ۰ لېلهېک / le lek / به لېترېک / letrek / وغیره . واول ( ا = a ) بعضآ در لهجه اوزبین و کوهستان ( شتل و ګلبهار ) به ( و = o ) تلفظ میشود . مثلآ ګوړا / gura / به ګوړو / guro / ګورأ وال / gorawal / به ګورأ وول / gorawol / ، نونګا / nunga / به نونګو / nungo / وغیره . کانسوننت ( هـ = h ) در بعضی مناطق به ( ک ) و ( خ ) وحتی به شکل ( ن ) تلفظ میشود . مثلاً : آهم / ahim / به آکم / akim / ویا آنم / anim / هوی / hoy / به خوی / xoy / ویاکوی / koy / ویا اهلا / ahla /به اخلا / axala / ویا اکلا / akala / وغیره . در زبان پشه یی بعضآ واول ( و = u ) را به ( ي = i ) ویا ( ي = i) رابه ( و = u ) تلفظ میکنند مثلآ : اشټي / asti / رابه اشټو / astu /آري / ari / رابه آرو / aru / بالکیل / balikil / رابه بالکول / balikul / ویا نور / nur / رابه / nir / ، هور / hur / رابه هیر /hir / وغیره۰

آثار باستانی مناطق پشه يی نشين

محمد زمان کلمانی پشه يی ها يکی اقوام بومی افغانستان اند که از گذشته های خيلی دور به اين سو اکثراً در دامنه های کوه هندوکش بويژه مناطق جنو...