محمد زمان کلمانی
پشه يی ها يکی اقوام بومی افغانستان
اند که از گذشته های خيلی دور به اين سو اکثراً در دامنه های کوه هندوکش بويژه
مناطق جنوبي آن زندگی نموده و با پشت سر گذاشتن مدنيت های مختلف آثار جالب وحيرت
انگيزی را از خود بجا مانده اند ، که يکی از اين آثار باستانی مغاره های سنگی ( واړگوش
) و حفره های شربت ( مو کومان ) ميباشند که بصورت مصنوعی در سنگها ساخته شده اند .
گرچه در مورد اين آثار تا حال هيچ نوع
پژوهش بعمل نيامده و به جز خودم که از نزدیک به دو دهه به اينسو دربارۀ آن معلومات مختصری را ارايه نموده ام و
تعدادی هم تصوير های آنرا به نشر سپرده ، درمورد قدامت آن کسی چيزی نمیداند . با
آن هم از برخی قراين بر می آيد که اين ساختمانها ممکن متعلق به قرون قبل الميلاد
بوده باشند
.
اين آثار با آنکه اکثراً در کوهستانات
پشه يی نشين شمال شرق لغمان که به ترتيب
شامل مناطق کشموند ، اوميړ ، ڵِـگړک ، گلارام ، کهو ، کلمان ، ساو و نورلام صاحب میشود
که بطرف جنوب و شمال درۀ کُلمان واقع بوده
وجود دارند ، در ولسوالی درۀ نور ننگرهار ، ولسوالی السای کاپيسا و برخی
مناطق پشه يی نشين ولايات کنر و نورستان نيز به مشاهده می رسند .
علاوه بر اين در برخی قسمت های اين
مناطق بويژه در منطقۀ گلارام که به فاصلۀ
يازده کيلو متری شرق مرکز ولايت لغمان قرار دارد در پهلوی اين دو نوع آثار ، هنر
سخره ای نیز به نظر ميخور که به روی سنگ
ها بصورت حکاکی ترسيم گرديده است که اين همه نمايانگر تمدن پيشرفتۀ آن زمان می
باشد که بدون ترديد اجداد ، نياکان و اسلاف همين پشه يی ها ويا لغمانی ها بودند .
اينک در ذيل کمی با تفصيل در مورد ويژه
گیهای اين آثار پرداخته ميشود .
واړگوش : واړگوش ( در زبان پشه يی واړ سنگ يا
سخره و گوش مغاره را ميگويند ) يا مغارۀ سنگی يک ساختمان کوچک اتاق مانند است که
در بين سنگ کنده شده و کلانی آن حدود يک در يک و يا يک در يک ونيم متر بوده و يک
شخص ميتواند در بين آن بنشيند و يا در بعضی آنها پاهای خود را دراز کند . البته
اين سوراخ و يا غار سنگی يک دريچۀ دخولی دارد که يک نفر به مشکل از اين طريق داخل
آن شده ميتواند . اطراف مدخل يا دريچۀ دخولی طوری ساخته شده که آب برف و يا باران
به بيرون رد شده و به طرف داخل مغاره جريان پيدا نمی کند .
مو کومان : مو کومان ( در زبان پشه يی مو شربت يا نوشابه و کومان حفره را ميگويند ) يا
حفرۀ شربت يک ساخمان شربت سازی است که در سنگ حفر گرديده و سه بخش دارد : بخش نخست
آن که نسبتاً کلان و وسيعتر بوده در يک سنگ بزرگ حفر گرديده . بخش دوم آن يک مجرا است که از قسمت پايينی اين
حفره به مثابۀ ناوه به بيرون کشيده شده و به بخش سوم که يک حفرۀ عميق ديگری میباشد که از مجرای شربت
پايين و آن هم در سنگ ساخته شده وصل گرديده است .
اين که از اين ساختمان ( موکومان ) چی
استفاده ميگرديد ؟ يکی از نام آن ( حفرۀ شربت) پيداست و ديگر اينکه مردم منطقه هم
میدانند که اين آثار به منظور تهيۀ شربت از انگور ساخته شده اند . يعنی مردم پشه يی
در گذشته ها که هنوز به دین مقدس اسلام مشرف نبودند در وقت فصل انگور ، انگور ويا
ميوۀ ديگری را که مردم محل بنام کسپر ياد ميکنند و در زبان پشتو به آن ( مماڼی )
ميگويند جمع آوری کرده و در حفرۀ کلان می انداخت و بعد آنرا لغت کرده تا آب و شربت
آن از طريق مجرای ساخته شده به حفرۀ ديگری که پايينتر ساخته شده بریزد و به خاطر
اين که برخی از تفالۀ ميوه ها با شربت عبور نه کند نوعی از علوفه ی خشک را در
قسمت داخلی مجرا قرار داده و به شکل فلتر
از آن استفاده مينمودند و به اين ترتيب شربت پاک وصاف ميوه بخصوص ميوۀ انگور را بدست می آوردند .
در اين مورد که شربت ميوه را بعداً چی
ميکردند ؟ مردم چيرۍ نمی گويند و يا نمی فهمند .
واړ ڵِـچان : واړ ڵچان يا سنگ نگاره يکی از آثار
ديگری می باشد که به روی سنگ های گلارام به شکل برجسته نقش گرديده است .
علاوه بر اين تخت يا جای نشيمن و جلسات
خاص بزرگان آن وقت اين منطقه که در روی سنگ و در فضای آزاد قرار دارد در اين منطقه
موجود است و نيز در يک حصۀ اين منطقه زندان هم وجود دارد که در بين سنگ ساخته شده
و جای جداگانۀ برای رفع حاجت نيز در آن
آماده گرديده که از داخل به آن راه دارد .
من تعداد اين آثار باستانی را حدود ۳۰ سال قبل از نزديک ديده و در مورد
آن تحقيق و پرسپال های زياد انجام دادم ،
تامعلوم نمايم که اين مغاره های سنگی به کدام منظور ساخته شده اند ؟ زيرا اين
مغاره ها از يک طرف خرد و کوچک بوده و از سوی ديگر دورتر از قريه ها و خانه های مسکونی ميباشند .
بالآخره با يک شخص مسن وفهميده که خواجه محمد دیوانشاه نام داشت بر خوردم در مورد
آن سخن قابل پزيرش را به زبان آورد و گفت که مردمان قديم که هنوز به دپن مقدس
اسلام مشرف نبودند در اين مغاره ها شربت انگور و يا ميوه های ديگر را که از طريق
موکومان بدست می آمد در ظروف مخصوص آن وقت که اکثراً سفالی وکلالی بود می انداخت و
بعد در اين مغاره های سنگی جابجا کرده دهن آن را با سنگ و مواد ديگر می بست ، تاکه در آنجا در طول يک سال
در آن تخمر صورت گرفته و به قوام برسد و به اين ترتيب در طول اين مدت به نوشابۀ با
کيفيت مبدل ميگرديد و بعد از اين مغاره کشيده ، يا خود شان از اين نوشابه استفاده
می نمودند و يا میفروختند و به عوض آن آب و يا شربت تازۀ انگور را در آن می گذاشتند .
قابل ياد آوری است که اين مغاره های
سنگی و موکومان ها لازم وملزوم يکديگر اند ، جای که واړگوش وجود دارند در اطراف و
يا نزديک آن ساختمان موکومان نيز موجود است . ديگر اينکه در اين مناطق از زمانه های
قديم به اين سو تربيۀ تاک انگور معمول بوده و انواع ميوه های درختان جنگلی نيز در
اين کوهستان ها وجود دارد که از همين سبب صنعت نوشابه سازي بخصوص سوما و هومای آن
زمان سرزمين لغمان و کاپيسا شهرت جهانی داشته و تجارت آن نيز حتمی موجود بود .
اين که اين آثار باستانی مربوط به کدام عصر و مدنيت میباشند معلومات
مؤثق وجود ندارد که اميدوارم باستان شناسان مجرب وزارت اطلاعات و فرهنگ به اين مناطق بويژه گلارام که نزديک ترين منطقه
ی آثار باستانی است رفته و درمورد تحقيقات
انجام دهند و از جانب ديگر تلاشها و اقدامات را روی دست گيرند تا باعث جلب و توجه
گردشگران و سياحان داخلی و خارجی به اين مناطق گرديده و به اين ترتيب مصدر خدمت به
دولت و
مردم ستم ديدۀ اين مناطق گردند .